خصوصيت اساسي در وسواس كندن مو، كندن مكرر مو است كه سبب از دست دادن محسوس مو مي شود. ساير نشانه هاي باليني عبارت است از؛ احساس تنش فزاينده پيش از كندن مو، احساس لذت و رضايت يا تسكين پس از آن.
اگر كندن مو در نتيجه يك اختلال رواني ديگر (نظير اختلالاتي كه با هذيان يا توهم همراهند) يا يك اختلال طبي عمومي (مثل يك ضايعه پوستي قبلي) باشد اين تشخيص نبايد گذاشته شود.
پيش از اقدام به كندن مو، بيمار دچار حس فزاينده اي از تنش مي شود و با كندن مو احساس رضايت يا تسكين به وي دست مي دهد. در اين اختلال همه مناطق بدن ممكن است درگير شود و كندن موي سر شايعتر از همه است. ساير نواحي درگير عبارتند از؛ ابرو، پلك، ريش. تنه، زيربغل و ناحيه عانه كمتر هدف كندن مو قرار مي گيرند. وجه مشخصه اين نوع كاهش مو، وجود موهاي كوتاه و شكسته در كنار موهاي بلند و طبيعي در نواحي درگير است. هيچ گونه ناهنجاري پوست بدن يا سر ديده نمي شود. كندن مو دردناك نيست، هر چند خارش و سوزش در نواحي مبتلا ممكن است وجود داشته باشد.
موخواري (trichophagy)، يا در دهان گذاشتن مو ممكن است، متعاقب كندن مو ديده شود. عوارض موخواري عبارتند از: trichobezoars، سوءتغذيه و انسداد روده. بيماران اغلب رفتار خود را انكار كرده و سعي مي كنند طاسي حاصل را پنهان كنند. كوبيدن سر، جويدن ناخن، خراشيدن، گاز زدن، كندن پوست و ساير اعمال خودزني ممكن است ديده شود.
روشهای درمان بیماری
رفتاردرمانی:
درمان هاي رفتاري موفق مثل؛ پسخوراند زيستي (بيوفيدبك)، نظارت بر خود، حساسيت زدايي پنهان و معكوس كردن عادت نيز گزارش شده است.
وسواس مزمن كندن مو با روان درماني بينش گرا به طور موفقيت آميزي درمان شده است. در درمان اختلالات پوستي كه عوامل رواني در آنها دخالت دارند، از هيپنوتيزم و رفتار درماني به عنوان روش هاي بالقوه موثر ياد شده است.
دارودرمانی:
در مورد بهترين روش درمان وسواس كندن مو اتفاق نظر وجود ندارد. درمان معمولاً با همكاري روانپزشك و متخصص پوست انجام مي شود. روش هاي رواني- دارويي كه براي درمان اختلالات رواني- پوستي به كار رفته است، عبارتند از:
استروئيدهاي موضعي و هيدروكسي زين هيدروكلرايد، يك داروي ضداضطراب با خواص آنتي هيستاميني، داروهاي ضدافسردگي، داروهاي سروتونرژيك و داروهاي ضد جنون.